دلم مرگ میخواد
هوا ابریه ...خنک ...جون میده واسه بیرون رفتن ...گفتم بریم دوچرخه سواری...مثه همیشه نیومد...منم که دخترمو و دوچرخه سواریم بسته به اینکه همیشه یکی باهام بیاد که انگار خودم بچه ام...که انگار نمیفهمم...که انگار هیچ اختیاری ندارم , واقعا هم هیچ اختیاری ندارم...هیچی . نیومد و همه ی اینها رو بون ناقاد هاوا قارامیق...
ادامه مطلبما را در سایت بون ناقاد هاوا قارامیق دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : selkie بازدید : 27 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت: 6:09